ایرانی، یعنی غرور برفراز کشیدن پرچم سه رنگش

سفری به غرب کشور داشتیم جای همگی خالی.
سد‌ها و دریاچه و رودخانه‌ها مرا در آغوش می‌کشیدند و دلکندن مشکل بود. بهشتی پهناور که از دیدنش سیر نمی‌شدید. از شهرمان به سمت کرمانشاه حرکت کردیم. از کمربندی که گذشتیم، دیگر خاک دشتها پیدا نبود. همه سرسبزی، خاک‌ها را پوشانده بود ومانند مخمل هنگام وزش باد سایه و روشن می‌شد.
کوه و تپه‌ها فرش شده بودند از نعمت و فراوانی. بهشتی بود در کرانه‌ی عشق و معرفت، بهشتی بود که با هوای خوشش عجین شده بود و همه‌ی خوشیها  را در خود جای داده بود. بیستون‌هایی که باعشق حکاکی شده‌بود و طاق بستان‌هایی که پر از ذوق معماران بود.
نوشتن از اینجا، از سرزمین فرهاد و شیرین، از عشق، نمودار شد و از اینجا دور نمی‌شود که هیچ، به همه‌ جا خود را می‌پراکند.
دیدن مناظر، خودش توصیفی از زیبایی بود و می‌شد عاشقی را خواند. رمانی بود دراز و لذت‌بخش.
غسل می‌گرفت چشمانم از دیدن اینها. پاکیزه می‌شد جان و تن آدمی با دیدن بهشتی زمینی.
همه‌ی پوستر مناظری را که ما می‌خریدیم و از دیدنش لذت می‌بردیم، حالا به صورت واقعی می‌دیدیم و همراه با هوای خوشش جان می‌گرفتیم. نیازی به چسباندن به دیوار نبود. خدا خوب آنها را چسبانده بود. آنجا دنیایی بود از زیبایی طبیعت و زیبایی خلق و خوی مردمی پرتلاش و مهربان.
مردمانش چون طبیعتش سبز و بی‌ریا بودند. لباسهایشان جذاب و دوست‌داشتنی. هر کس برای یادگاری از لباسشان می‌پوشید و عکسی برای یادگار می‌گرفت. یک اما داشت و آن این بود: با آن همه نعمت و فراوانی، دنبال کار خوش‌درآمد بودند، که از یزد حرف می‌زدند که کار بسیار است.
دلم گرفت که چرا با داشتن چنین بهشتی دوست دارند به جایی سفر کنند که سرسبزی اینجا را ندارد. ما از بودن این کارخانه‌ها در شهرمان اعتراض داریم و شاکی هستیم. آنها از طبیعت و کارشان که دامداری و کشاورزی بود. کار بسیار سختی‌ست ولی اگر مسئولان و دولت حمایتشان می‌کرد؛ هیچ موقع قصد سفر به جای دیگر برای کار کردن، نمی‌کردند. شیعه و سنی برای ما هیچ توفیر نمی‌کند، همه خواهر و برادریم و دست‌در‌دست هم خواهان ایرانی زیبا، بدون هر تشویش و جنگی هستیم.

ولی با همه‌ی این تفاسیر ایران ما زیباست. چه جایی که سرسبز و پر از دار و درخت است. چه جایی که کویر است و بیابانی و پر است از ستاره و کهکشانِ نمایان.

ایران زیباست به‌شرط آنکه قدرش را بدانیم و با افکار و رفتار و حرف دشمنان، درهم نیامیزیم.

کاش چشمانمان را باز کنیم و بسته نگه نداریم.

ایران پر از زیباییست، اگر بمانیم و بکوشیم که ماندگارش کنیم. ایران زیباست اگر درست ببینیم و بیاندیشیم. ایران است که غرور ملی می‌آفریند. ایرانست که اشک شوق بر چشم می‌نشیند و برفراز رفتن پرچم ایران است که پر از افتخار و سربلندیست.
ایران ایمان‌ست و ایثار.
ایران عشق است و عاطفه.
ایران فرهادها دارد که محافظ ناموسند. کوها می‌کنند که به وصل یار برسند و یا حفظ کنند آنها را از هر گزندی.
ایرانی پر از غیرت و غرور است.
کاش قدر ایران را بدانیم و به هیچ نفروشیم.

زیبایی ایران از زبان دوستانی پر مهر:

《ایران پر از زیبایی‌ست اگر من باشم و بمانم ‌بسازم.
ایران  پر از  زیباییست. پر از اسطوره های تکرار نشدنی. پر از آرش‌هاو کوروش‌هاو ….
پر از دوبیتی‌ها و مثنوی‌ها و …
ایران زیباست ‌و زیبایی‌اش در خرمشهر خلاصه می‌شود.
در تصنیف‌های استاد شجریان و استاد بنان.
غرور و غیرت در سمفونی استاد انتظامی در رگ هایت جریان می‌گیرد .
ایران زیباست و سحر انگیز.
ایران  زیباست چون مادران صبور، که جام شهادت را قبل از شهیدان نوشیدند .
ایران زیباست اگر بتوانی آن رابخوانی …
اگر بتوانی آن  را بدانی…
آن هم به زبان قمشه‌ای‌ها و شجریان‌ها وسمیعی‌ها …
ایران زیباست اگر ما باشیم و بمانیم و بسازیم …》 زهرا دلیریان

《ایران پر از زیباییست، اگر آگاه شویم و سطح علمی خود را افزایش بدهیم. تا هر حرف بی‌پایه و اساسی را به راحتی نپذیریم و الگو قرار ندهیم.
اگر همدیگر را درک کنیم. پیش از هر چیز، به عنوان انسان.
اگر افسوس‌ها را رها کنیم و در جایگاه خودمان، نقشی موثر داشته باشیم.
اگر مفید بودن خود را در تقلید کردن از آموخته‌های نیاموخته نبینیم و بپذیریم که ممکن است دیدگاهی دیگر،‌ فکری دیگر و مطلبی دیگر وجود داشته باشد.
اگر بخوانیم و بدانیم که هیچ چیز نمی‌دانیم و صدای بلندمان برای اثبات غلط‌ها و دروغ‌های به ظاهر پخته را پایین بیاوریم.
ایران پر از زیباییست اگر زنجیره‌‌ی تعصب را قطع کنیم…》نرجس پوریاوی

《ایران پر از زیبائیست،اگر فقط به گذشته‌مان و تاریخمان نبالیم. فقط به میراث فرهنگیمان واینکه در گذشته چه بوده‌ایم افتخار نکنیم. فقط از زیبایی‌های طبیعی و جغرافیاو وسعت و منابع طبیعی کشورمان دم نزنیم .همه اینها زیباست همه دوست داشتنی و دلپذیر است در صورتی که ما هم در جهت زیبایی هرچه بیشتر آن بکوشیم. به واقع ما مثل فرزندانی که مادرشان را زیباترین زن جهان  می‌بینید،‌ ایران را زیبا می‌بینیم با همه‌ی داشته و نداشته‌هایش، وقتی از کشور دیگری هرچند زیبا و مدرن وارد ایران می‌شویم، چتری از آرامش بر سرمان گسترده می‌شود. بله درست است این مفهوم تعلق داشتن به جاییست که در آن به دنیا آمدی و ریشه زدی.
اگر بتوانیم عقاید جدید را در کنار سنت‌های ایرانی زیبا بنشانیم ایران زیباتر هم خواهد بود. شاید دیگر خویشاوند سالمندی را نبینیم که دستش راببوسیم ولی می‌توانیم با اتومبیلمان مکثی کنیم که سالمندی از عرض خیابان بگذرد‌. می‌شود به کودکی که با مادرش بعد از تمام شدن امتحان با لباس تابستانی به گردش می‌رود لبخند زد. می‌شود سر صبح سپر به سپر ماشین همشهریمان، هموطنمان  حرکت نکنیم و آسایش همدیگر را سلب نکنیم. می‌توانیم نگاههای کنجکاوانه و سنگین را از روی هم برداریم.‌ بایددخترانمان را بهتر از گذشته ها تربیت کنیم که بتوانند مردان و زنان قوی و با دانش وفهمیده تر تربیت کنند؛ که بتواند فرهنگ و دانش جامعه را ارتقا دهد. پسرانمان را طوری تربیت کنیم که مادر و خواهرو همسر و دخترشان را بار سنگینی بر دوش خود ندانند و به این درک برسند که زنان خانواده یا کشورمان برای اینکه بتواند قوی باشند و بار سنگین بر دوش مردان نباشند باید بتواند شانه به شانه آنها حرکت کنند.》آرزو کشیری

《ایران پر از زیباییست، اگر عرف و رسوم پوسیده و مخرب را به دور اندازیم و از نو بیندیشیم.
اگر  تابوهای غلط رابشکنیم.
اگر فقط منفعت خود را نبینیم.
اگر نقادانه بیندیشیم.
اگر ایده‌های درست جدید را با پرسشگری و سنجشگری برگزینیم.
اگر به جای اینکه تلاش کنیم تا انسان بهتری شویم و به کشورهای دیگرفرار کنیم، تلاش کنیم تا انسان بهتری شویم اما بمانیم و بسازیم.
اگر همین آدمهای امروز، نمانیم و تغییر کنیم و اگر بتوانیم زیبایبهایش را ببینیم …》بابک کرمانی

با تشکر از دوستانم که با همدلی‌شان، ایران زیبا را بدرستی و با کمال عشق و دوستی تفسیر کردند.

بیایید ایران زیبا را زیبا و زیباتر کنیم.

موفق باشید و پایدار
اعظم کمالی

اعظم کمالی

azamkamali.ir

متولد فروردین1367. دارای مدرک لیسانس در رشته‌ی علوم سیاسی

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 55 = 63