همیشه ذهن و افکار پراکنده و مشوشی داشتم. یک جور پرش افکار. همیشه به وقت انجامِ نوشتن، کارکردن، نمازخواندن، قرآنخواندن، ذهنم به جای دیگر یا کار دیگری میرفت و این تسلسل ادامه پیدا میکرد. در آخر وقتی به کارهایم نگاه میکردم، همه نیمهتمام بود و این مرا میرنجاند. مثلن، در آشپزخانه مشغول سرخ کردنِ پیاز …
ادامه ی نوشته تجربهای از تکنیک پومودورو